سوال اول :
استاد گرامیمیشه از مشکلاتی که در سالهای اول تدریسبا دانش آموزانداشتید برامون بگید؟
ی معلم تازه کاراولا با روش تدریسها وبرخورد با بچهها برخورد با والدینهیچ گونه اطلاعاتی نداره. و اینکه از کجا شروع کنه چطور شروع کنه رو نمیدونه.
مثلا من خودم سال اول تدریسمفقط با داد زدن مشکل بچهها را حل میکردم. ولی به مرور یاد گرفتم چطور کلاسداریکنم. بطوری که سال دوم تدریسم مدرسه نمونهی شهر رفتم.همه میگفتن نرو سخته و از روی علاقه میخواستن که من و منصرف کنند. ولی با حوصله وروشهای جدید وبازی تونستم تو مدرسهی نمونه شهر بهترین بشم طوری که مدیر میبگفت از مدرسهی من نرو ،
چند سال بعد.مدرسهای رفتم دانش آموزی داشتم که همهی مدرسه را عاصی کرده بود.از معلما هم وسیله بر میداشت. اومدم به این بچه مسئولیت دادم. مبصرحیاط وکلاسها شد. هر چی پیدا میکرد تحویل من میداد خیلی تغغیر کرد طوری که خانواده ومدرسهمتوجحه تغییرات شدند.
سوال دوم :
استاد میشه کمیبا شیوهی خودتان ما را آشنا کنید؟
از ابتدای سال کمیسختگیرم و بداخلاق،طوری که همه ازم بدشون میاد.ولی بعدها وقتی اولیامتوجه شدن این سختگیری به نفع بچههاشونه وسفت بار میان راضی میشوند.
سوال سوم :
میشه در مورد چالش یا مشکلاتی که با کادر مدرسه یا اولیا داشتید رو به ما بگید؟
اولیا میگفتن بابا این بچه هست ، همین بچه میخاد بچههای مارو درس بده!!!
کادر مدرسه میگفتنای تازه کاره هیچی نمیدونه ، خودش چی بلده که یاد بچهها بده
سوال چهارم :
خب چجوری این مشکلات و حل کردین؟
خلاصه با تلاش ومطالعه وسوال از این واون اطلاعات کسب میکردم اون زمان دنیای مجازی نبود که همکارا راهنمایی کنند.
گروهی از معلما زورشون میاومد مطلبی کمکم کنند.
دور از جون شما انگار میخوان علمشون با خودشون خاک کنند. الانم تو مدرسه تا کلاس سوم میتونم به همکارای تازه کار کمک کنم و خیلی خوشحالم.
سوال پنجم :
به تازه معلمها در مورد مدیریت کلاس چه توصیههایی میکنی؟
یعنی در حین مهربونی نظم کلاس و احترام به معلم را حفظ کن،
مثلا من میخوام درس بدم.
خب گل پسرای من همه حواسا به تخته ، درحین درس دادن جدی ودرسم میدم، مثلا بخاطر اینکه خستگی از تن بچهها در بیره میگم خب حاج علی بگو ببینم خ با ا چی میشه ، مش رضا شما بگو خ با و چی میشهی تنوع تو کلاس وی آموزش همرا با شوخی
سوال ششم :
شما چه راهکاری برای تازه معلمان داری برای اینکه بتونن موفق تر باشند؟
راه کار بخصوصی ندارم بجز اینکه با صبر وحوصله باشن ودر زمینهی شغلی خودشون اطلاعات زیاد کسب کنن وبروز باشند.
سوال هفتم :
اطلاعات از کجا کسب کنند؟
کتاب وروش تدریسی خوندن
از همکارا پرسیبدن
باور کن من تازه کار بودم از پشت در کلاسها استراق سمع میکردم واطلاعات میدزدیم.
سوال هشتم :
خاطرهای از دوران شروع به کارتون بگید:
سال اول تدرسم با تمام مشکلات که اگه وقت شد در فرصتی دیگه خواهم گفت کلاس اول بهم دادند.
بلد نبودم
کلی گریه کردم کهی پایه دیگه
مدیر گفت فقط همیبن نمیخای بسلامت
آقایی بود هم پایه ام
مرد مسن جا افتاده ومهربون
گفت بچههات بیار تو کلاس من
من تدریس میکنم شما فقط تمرین وتکرار کن و املا وامتحان بگیر
خلاصه یک ماهی کار ما همین بود
ی روز معاون اومد گفت نمیخای خودت تدریس کنی
گفتم نمیتونم
گفت برو تو کلاس وتدریس کن
حق نداری دیگه توی کلاس آقای xبری
رفتم وبا هزار ترس ولرز وبدبختی تدریس کردم
اینی خاطره هست که هرگز فراموش نمیشه